زیباترین اشعار پارسی

گرانبهاترین اشعار جهان،اشعار پارسی است؛اشعاری که برای بی مانندی در جهان مدعیست

گرانبهاترین اشعار جهان،اشعار پارسی است؛اشعاری که برای بی مانندی در جهان مدعیست

گلچین اشعار حافظ،مولوی،سعدی،جامی،نظامی و... پذیرای حضور گرمتان است خورشید اشعار پارسی در آسمان تنها و زیباترین است

ده روز مهر گردون افسانه است و افسون نیکی به جای یاران فرصت شمار یارا

بایگانی

یوسف گمگشته بازآید به کنعان غم مخور
کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور

ای دل غمدیده حالت به شود دل بد مکن
وین سر شوریده بازآید به سامان غم مخور

دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت
دائما یک سان نباشد حال دوران غم مخور

هان مشو نومید چون واقف نه‌ای از سر غیب
باشد اندر پرده بازی‌های پنهان غم مخور

ای دل ار سیل فنا بنیاد هستی برکند
چون تو را نوح است کشتیبان ز طوفان غم مخور

در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم
سرزنش‌ها گر کند خار مغیلان غم مخور

گر چه منزل بس خطرناک است و مقصد بس بعید
هیچ راهی نیست کان را نیست پایان غم مخور

حال ما در فرقت جانان و ابرام حقیر
جمله می‌داند خدای حال گردان غم مخور

حافظا در کنج فقر و خلوت شب‌های تار
تا بود وردت دعا و درس قرآن غم مخور

"حضرت حافظ"

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ ارديبهشت ۹۷ ، ۰۰:۴۳
زکریا مقتدری
ما چو چنگیم و تو زخمه می‌زنی
زاری از ما نه تو زاری می‌کنی

ما چو ناییم و نوا در ما ز تست
ما چو کوهیم و صدا در ما ز تست
"مولانا"زیباترین ها
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ ارديبهشت ۹۷ ، ۰۳:۲۲
زکریا مقتدری

"چه کند"

آن کس که ترا شناخت جان را چه کند
فرزند و عیال و خانمان را چه کند
دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی

دیوانهٔ تو هر دو جهان را چه کند

"مولوی"

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ ارديبهشت ۹۷ ، ۰۲:۵۲
زکریا مقتدری

که غیب نمای است و جام جم دارد

ز خاتمی که دمی گم شود چه غم دارد

به خط و خال گدایان مده خزینه دل
به دست شاهوشی ده که محترم دارد

نه هر درخت تحمل کند جفای خزان
غلام همت سروم که این قدم دارد

رسید موسم آن کز طرب چو نرگس مست
نهد به پای قدح هر که شش درم دارد

زر از بهای می اکنون چو گل دریغ مدار
که عقل کل به صدت عیب متهم دارد

ز سر غیب کس آگاه نیست قصه مخوان
کدام محرم دل ره در این حرم دارد

دلم که لاف تجرد زدی کنون صد شغل
به بوی زلف تو با باد صبحدم دارد

مراد دل ز که پرسم که نیست دلداری
که جلوه نظر و شیوه کرم دارد

ز جیب خرقه حافظ چه طرف بتوان بست
که ما صمد طلبیدیم و او صنم دارد

تو که خودت به همه چیز واقف هستی پس چرا غصه می خوری. کاری نکن که احترام خودت را از دست بدهی. سرمایه ی اندک تو تبدیل به بزرگترین سرمایه ها خواهد شد. و این بخاطر تدبیر و عقل خودت می باشد. تو از خدا طلب کن او هم به تو کرم می کند
"دیوان حافظ همراه با تعبیر"
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ ارديبهشت ۹۷ ، ۰۲:۳۸
زکریا مقتدری